سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی ما اهل بیت، [مایه] انتظام دین است . [امام باقر علیه السلام]
کل بازدیدها:----10061---
بازدید امروز: ----0-----
بازدید دیروز: ----0-----
متقین

 

نویسنده: آسمونی
یکشنبه 86/9/11 ساعت 5:28 عصر

 

گفتم بیا نگارا را، مردم در انتظارند

گفتا بگو به مردم ، من هم در انتظارم

گفتم دعا که عمریست ،ورد لب است  ما را

گفتا دعای تنها بنموده ، شرمسارم

 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمونی
دوشنبه 86/9/5 ساعت 3:55 عصر

دو روز مانده به پایان جهان ، تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است . تقویمش پر شده بود  و تنها  دو روز خط نخورده باقی مانده بود . پریشان شد و آشفته و عصبانی ، نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد .
داد زد و بد و بیراه گفت ، خدا سکوت کرد . آسمان و زمین را به هم ریخت ، خدا سکوت کرد . جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت ، خدا سکوت کرد . به پر و پای فرشته و انسان پیچید ، خدا سکوت کرد . کفر گفت و سجاده دور انداخت ، خدا سکوت کرد .دلش گرفت و گریست و به سجاده افتاد . خدا سکوتش را شکست و گفت : «عزیزم اما یک روز دیگر هم رفت . تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست­دادی،تنها یک روز دیگر باقی­است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن . »

لا به لای هق هقش گفت: « اما با یک روز ! با یک روز چه کار می توان کرد !؟ »

خدا گفت : « آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند ، گویی که هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را درنمی یابد ، هزار سال هم به کارش نمی آید .» و آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت : « حالا برو و زندگی کن .»

او مات و مبهوت، به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می درخشید . اما می ترسید حرکت کند ، می ترسید راه برود، می ترسید زندگی از لای انگشتانش بریزد . قدری ایستاد... بعد با خودش گفت :وقتی فردایی ندارم ، نگه داشتن این زندگی چه فایده ای دارد . بگذار این یک مشت زندگی را مصرف کنم .

آن وقت شروع به دویدن کرد زندگی را به سر و رویش پاشید ، زندگی را نوشید و زندگی را بویید و چنان به وجد آمد که دید می تواند تا ته دنیا بدود ، می تواند بال بزند ، می تواند پا روی خورشید بگذارد ، می تواند...

او در آن یک روز آسمانخراشی بنا نکرد ، زمینی را مالک نشد ، مقامی را به دست نیاورد اما ... اما در همان یک روز دست بر پوست درخت کشید . روی چمن خوابید . کفش دوزکی را تماشا کرد .

سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که نمی شناختندش سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد .

او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد ، لذت برد و سرشار شد و بخشید ، عاشق شد و عبور کرد و تمام شد .

او همان یک روز زندگی کرد اما فرشته ها در تقویم خدا نوشتند : « امروز او در گذشت ، کسی که هزار سال زیسته بود ! »

عرفان نظرآهاری

 

منبع : تبیان-مطالب اعضا ء


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمونی
یکشنبه 86/9/4 ساعت 2:6 عصر

ومن خطبة له علیه السلام

یذکر فیها آل محمد- صلی الله علیه وآله-

هُمْ عَیْشُ الْعِلْمِ، وَمَوْتُ الْجَهْلِ، یُخْبِرُکُمْ حِلْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ، ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ, وَصَمْتُهُمْ عَنْ حِکَمِ مَنْطِقِهِمْ. لاَ یُخَالِفُونَ الْحَقَّ وَلاَ یَخْتَلِفُونَ فِیهِ. هُمْ دَعَائِمُ الْإِسْلاَمِ، وَوَلاَئِجُ الْإِعْتِصَامِ، بِهِمْ عَادَ الْحَقُّ فِی نِصَابِهِ، وَانْزَاحَ الْبَاطِلُ عَنْ مُقَامِهِ، وَانْقَطَعَ لِسَانُهُ عَنْ مَنْبِتِهِ. عَقَلُوا الدِّینَ عَقْلَ وِعَایَةٍ وَرِعَایَةٍ، لاَ عَقْلَ سَمَاعٍ وَرِوَایَةٍ. فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ کَثِیرٌ، وَرُعَاتَهُ قَلِیلٌ.

 

خطبه 239-در ذکر آل محمد

 

فضائل اهل بیت پیامبر (ص) خاندان پیامبر (ص) مایه حیات و زنده بودن دانش، و نابودی جهل می‏باشند، بردباریشان شما را از دانش آنها خبر می‏دهد، و ظاهرشان از صفای باطن، و سکوتشان از حکمتهای گفتارشان باخبر می‏سازد، هرگز با حق مخالفت نمی‏کنند، و در آن اختلاف ندارند. آنها ستونهای استوار اسلام، و پناهگاه مردم می‏باشند، حق به وسیله آنها به جایگاه خویش باز گردید، و باطل از جای خویش رانده و نابود، و زبان باطل از ریشه کنده شد، اهل بیت پیامبر (ص) دین را چنانکه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل کردند، نه تنها شنیدند و نقل نمودند، زیرا راویان دانش بسیار، اما حفظ کنندگان و عمل‏کنندگان به آن اندکند.


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمونی
یکشنبه 86/9/4 ساعت 1:59 عصر

ومن کلام له علیه السلام

 

یجری مجری الخطبة

 

وفیه یذکر فضائله - علیه السلام - قاله بعد وقعة النهروان

 

فَقُمْتُ بِالْأَمْرِ حِینَ فَشِلُوا، وَتَطَلَّعْتُ حِینَ تَقَبَّعُوا، وَ نَطَقْتُ حِینَ تَعْتَعُوا وَمَضَیْتُ بِنُورِ اللهِ حِینَ وَقَفُوا، وَکُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً، وَأَعْلاَهُمْ فَوْتاً، فَطِرْتُ بِعِنَانِهَا، وَاسْتَبْدَدْتُ بِرِهَانِهَا، کَالْجَبَلِ لاَ تُحَرِّکُهُ الْقَوَاصِفُ، وَلاَ تُزِیلُهُ الْعَوَاصِفُ. لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ فیَّ مَهْمَزٌ، وَلاَ لِقَائِلٍ فیَّ مَغْمَزٌ، الذَّلِیلُ عِنْدِی عَزِیزٌ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَالْقَوِیُّ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ مَنْهُ، رَضِینَا عَنِ اللهِ قَضَاءَهُ، وَسَلَّمْنَا لِلّهِ أَمْرَهُ. أَتَرَانی أَکْذِبُ عَلَی رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ؟ وَاللهِ لَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ فَلاَ أَکُونُ أَوَّلَ مَنْ کَذَبَ عَلَیْهِ. فَنَظَرْتُ فی أَمْرِی، فَإِذَا طَاعَتِی قَدْ سَبَقَتْ بَیْعَتِی، وَإِذَا المیِثَاقُ فی عُنُقِی لِغَیْرِی.

 

 

 

ویژگیها و فضائل امام علی (ع)

 آنگاه که همه از ترس سست‏شده، کنار کشیدند، من قیام کردم، و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم، در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته‏تر بود اما در عمل برتر و پیشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز کردم، و پاداش سبقت در فضیلتها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت درنمی‏آورد، و طوفانها آن را از جای برنمی‏کند، کسی نمی‏توانست عیبی در من بیابد، و سخن‏چینی جای عیبجویی در من نمی‏یافت. خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را باز گردانم، و نیرومندها در نظر من پست و ناتوانند تا حق را از آنها باز ستانم. علت سکوت و کناره‏گیری از خلافت در برابر خواسته‏های خدا راضی، و تسلیم فرمان او هستم، آیا می‏پندارید من به رسول خدا (ص) دروغی روا دارم؟ به خدا سوگند! من نخستین کسی هستم که او را تصدیق کردم، و هرگز اول کسی نخواهم بود که او را تکذیب کنم. در کار خود اندیشیدم دیدم پیش از بیعت، پیمان اطاعت و پیروی از سفارش رسول خدا (ص)

 

را برعهده دارم، که از من برای دیگری پیمان گرفت (پیامبر (ص) فرمود اگر در امر حکومت کار به جدال و خونریزی کشانده شود، سکوت کن)

 

 

 

 

 

ومن خطبة له علیه السلام

 

فی مقاصد أُخری

 

فَإِنَّ تَقْوَی اللهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ، وَذَخِیرَةُ مَعَادٍ، وَعِتْقٌ مِنْ کُلِّ مَلَکَةٍ، وَنَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَةٍ، بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ، وَیَنْجُوا الْهَارِبُ، وَتُنَالُ الرَّغَائِبُ.

 

فضل العمل

 

فَاعْمَلُوا وَالْعَمَلُ یُرْفَعُ، وَالتَّوْبَةُ تَنْفَعُ، وَالدُّعَاءُ یُسْمَعُ، وَالْحَالُ هَادِئَةٌ، وَالْأَقْلامُ جَارِیَةٌ.وَبَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ عُمُراً نَاکسِاً، أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً، فَإِنَّ الْمَوْتَ هَادِمُ لَذَّاتِِکُمْ، وَمُکَدِّرُ شَهَوَاتِکُمْ، وَمُبَاعِدُ طِیَّاتِِکُمْ، زَائِرٌ غَیْرُ مَحْبُوبٍ، وَقِرْنٌ غَیْرُ مَغْلُوبٍ، وَوَاترٌ غَیْرُ مَطْلُوبٍ، قَدْ أَعْلَقَتْکُمْ حَبَائِلُهُ، وَتَکَنَّفَتْکُمْ غَوَائِلُهُ، وَأَقْصَدَتْکُمْ مَعَابِلُهُ، وَعَظُمَتْ فِیکُمْ سَطْوَتُهُ، وَتَتَابَعَتْ عَلَیْکُمْ عَدْوَتُهُ، وَقَلَّتْ عَنْکُمْ نَبْوَتُهُ، فَیُوشِکُ أَنْ تَغْشَاکُمْ دَوَاجِی ظُلَلِهِ، وَاحْتِدَامُ عِلَلِهِ، وَحَنَادِسُ غَمَرَاتِهِ، وَغَوَاشِی سَکَرَاتِهِ، وَأَلِیمُ إِرْهَاقِهِ، وَدُجُوُّ أَطْبَاقِهِ، وَجُشُوبَةُ مَذَاقِهِ. فَکَأَنْ قَدْ أَتْاکُمْ بَغْتَةً فَأَسْکَتَ نَجِیَّکُمْ، وَفَرَّقَ نَدِیَّکُمْ، وَعَفَّی آثَارَکُمْ، وَعَطَّلَ دِیَارَکُمْ، وَبَعَثَ وُرَّاثَکُمْ، یَقْتَسِمُونَ تُرَاثَکُمْ، بَیْنَ حَمِیمٍ خَاصٍّ لَمْ یَنْفَعْ، وَقَرِیبٍ مَحْزُونٍ لَمْ یَمْنَعْ، وَآخَرَ شَامِتٍ لَمْ یَجْزَعْ.

 

فضل الجد

 

فَعَلَیْکُمْ بِالْجِدِّ وَالْإِجْتِهَادِ، وَالتَّأَهُّبِ وَالْإِسْتِعْدَادِ، وَالتَّزَوُّدِ فِی مَنْزِلِ الزَّادِ. وَلاَ تَغُرَّنَّکُمُ الدُّنْیَا کَمَا غَرَّتْ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنَ الْأُمَمِ الْمَاضِیَةِ، وَالْقُرُونِ الْخَالِیَةِ، الَّذِینَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا، وَأصَابُوا غِرَّتَهَا، وَأَفْنَوْا عِدَّتَهَا، وَأَخْلَقُوا جِدَّتَهَا، أَصْبَحَتْ مَسَاکِنُهُمْ أَجْدَاثاً، وَأَمْوَالُهُمْ مِیرَاثاً. لاَ یَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ، وَلاَ یَحْفِلُونَ مَنْ بَکَاهُمْ، وَلاَ یُجِیبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ. فَاحْذَرُوا الدُّنْیَا فَإِنَّهَا غَدَّارَةٌ غَرَّارَةٌ خَدُوعٌ، مُعْطِیَةٌ مَنُوعٌ، مُلْبِسَةٌ نَزُوعٌ، لاَ یَدُومُ رَخَاؤُهَا، وَلاَ یَنْقَضِی عَنَاؤُهَا، وَلاَ یَرْکُدُ بَلاَؤُهَا. منها فی صفة الزّهاد: کَانُوا قَوْماً مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا وَلَیْسُوا مِنْ أَهْلِهَا، فَکَانُوا فِیهَا کَمَنْ لَیْسَ مِنْهَا، عَمِلُوا فِیهَا بَمَا یُبْصِرُونَ، وَبَادَرُوا فِیهَا مَا یَحْذَرُونَ، تَقَلَّبُ أَبْدَانُهُمْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْ أَهْلِ الْآخِرَةِ، یَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْیَا یُعَظِّمُونَ مَوْتَ أَجْسَادِهِمْ وَهُمْ أَشدُّ إِعْظَاماً لِمَوْتِ قُلُوبِ أَحْیَائِهِمْ.

 

 

خطبه 221-درباره تقوا

 

پرهیزکاری و عمل همانا ترس از خدا کلید هر در بسته، و ذخیره رستاخیز، و مایه آزادگی از هرگونه بردگی، و عامل نجات از هرگونه هلاکت است، در پرتو پرهیزکاری، تلاشگران پیروز، پرواکنندگان از گناه رستگار، و به هر آرزویی می‏توان رسید. مردم! عمل کنید که عمل نیکو به سوی خدا بالا می‏رود، و توبه سودمند است، و دعا به اجابت می‏رسد، و آرامش برقرار، و قلمهای فرشتگان در جریان است، به اعمال نیکو بشتابید پیش از آنکه عمرتان پایان پذیرد، یا بیماری مانع شود، و یا تیر مرگ شما را هدف قرار دهد. ضرورت یاد مرگ زیرا مرگ نابودکننده لذتها، تیره‏کننده خواهشهای نفسانی، و دورکننده اهداف شماست، مرگ دیدارکننده‏ای ناخشنود، هماوردی شکست ناپذیر و کینه‏توزی است که بازخواست نمی‏شود، دامهای خود را هم اکنون بر دست و پای شما آویخته، و سختی‏هایش شما را فرا گرفته، و تیرهای خود را به سوی شما پرتاب کرده است. قهرش بزرگ، و دشمنی او پیاپی و تیرش خطا نمی‏کند. چه زود است که سایه‏های مرگ، و شدت دردهای آن، و تیرگیهای لحظه جان کندن، و بیهوشی سکرات مرگ، و ناراحتی و خارج شدن روح از بدن، و تاریکی چشم پوشیدن از دنیا، و تلخی خاطره‏ها، شما را فرا گیرد. پس

 

ممکن است ناگهان مرگ بر شما هجوم آورد، و گفتگوهایتان را خاموش، و جمعیت شما را پراکنده، و نشانه‏های شما را نابود، و خانه‏های شما را خالی، و میراث‏خواران شما را برانگیزد تا ارث شما را تقسیم کنند، آنان یا دوستان نزدیکند که به هنگام مرگ نفعی نمی‏رسانند، یا نزدیکان غمزده‏ای که نمی‏توانند جلوی مرگ را بگیرند، یا سرزنش‏کنندگانی که گریه و زاری نمی‏کنند. سفارش به نیکوکاری بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگی و آماده شدن، و جمع آوری زاد و توشه آخرت در دوران زندگی دنیا، دنیا شما را مغرور نسازد، چنانکه گذشتگان شما، و امتهای پیشین را در قرون سپری‏شده مغرور ساخت، آنان که دنیا را دوشیدند، به غفلت‏زدگی در دنیا گرفتار آمدند، فرصتها را از دست دادند، و تازه‏های آن را فرسوده ساختند، سرانجام خانه‏هایشان گورستان، و سرمایه‏هایشان ارث این و آن گردید، آن را که نزدیکشان رود نمی‏شناسند، و به گریه‏کنندگان خود توجهی ندارند، و نه دعوتی را پاسخ می‏گویند. مردم! از دنیای حرام بپرهیزید، که حیله‏گر و فریبنده و نیرنگباز است، بخشنده‏ای بازپس گیرنده، و پوشنده‏ای برهنه‏کننده است، آسایش دنیا بی‏دوام، و سختی‏هایش بی‏پایان، و بلاهایش دائمی است.

 

دنیا و زاهدان

 زاهدان گروهی از مردم دنیایند که دنیاپرست نمی‏باشند، پس در دنیا زندگی می‏کنند اما آلودگی دنیاپرستان را ندارند، در دنیا با آگاهی و بصیرت عمل می‏کنند، و در ترک زشتی‏ها از همه پیشی می‏گیرند، بدنهایشان بگونه‏ای در تلاش و حرکت است که گویا میان مردم آخرتند، اهل دنیا را می‏نگرند که مرگ بدنها را بزرگ می‏شمارند، اما آنها مرگ دلهای زندگان را بزرگتر می‏دانند.


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمونی
یکشنبه 86/9/4 ساعت 1:47 عصر

ومن دعا له علیه السلام

 

ومن کلمات کان، علیه السلام، یدعو بها

 

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ لِی بِالْمَغْفِرَةِ. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا وَأَیْتُ مِنْ نَفْسِی، وَلَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدی. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ بِلِسَانی، ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِی. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ، وَسَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ، وَشَهَوَاتِ الْجَنَانِ، وَهَفَوَاتِ اللِّسَانِ.

 

 

 

 

خطبه 077-نیایش

 

نیایش امام

 خدایا! بر من ببخش آنچه را از من بدان داناتری، و اگر بار دیگر به آن بازگردم. تو نیز به بخشایش بازگرد. خدایا! آنچه از اعمال نیکو که تصمیم گرفتم و انجام ندادم ببخش. خدایا! ببخش آنچه را که با زبان به تو نزدیک شدم ولی با قلب آن را ترک کردم. خدایا! ببخش نگاههای اشارت‏آمیز و سخنان بی فایده، و خواسته‏های بی‏مورد دل، و لغزشهای زبان


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمونی
یکشنبه 86/9/4 ساعت 1:45 عصر

ومن خطبة له علیه السلام

وفیها بیان صفات الحق جلّ جلاله ثمّ عظة الناس بالتقوی والمشورة

قَدْ عَلِمَ السَّرائِرَ، وَخَبَرَ الضَّمائِرَ، لَهُ الْإِحَاطَةُ بِکُلِّ شَیْءٍ، وَالْغَلَبَةُ لِکُلِّ شَیْءٍ، وَالْقُوَّةُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ.

عظة النّاس

فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُ مِنْکُمْ فِی أَیَّامِ مَهَلِهِ، قَبْلَ إِرْهَاقِ أَجَلِهِ، وَفِی فَرَاغِهِ قَبْلَ أَوَانِ شُغُلِهِ، وَفِی مُتَنَفَّسِهِ قَبْلَ أَنْ یُؤْخَذَ بِکَظَمِهِ، وَلْیُمَهِّدْ لِنَفْسِهِ وَقَدَمِهِ، وَلْیَتَزَوَّدْ مِنْ دَارِ ظَعْنِهِ لِدَارِ إِقَامَتِهِِ. فَاللهَ اللهَ أَیُّهَا النَّاسُ، فِیَما اسْتَحْفَظَکُمْ مِنْ کِتَابِهِ، وَاسْتَوْدَعَکُمْ مِنْ حُقُوقِهِ، فَإِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَخْلُقْکُمْ عَبَثاً، وَلَمْ یَتْرُکْکُمْ سُدیً، وَلَمْ یَدَعْکُمْ فِی جَهَالَةٍ وَلاَ عَمًی، قَدْ سَمَّی آثَارَکُمْ، وَعَلِمَ أعْمَالَکُمْ، وَکَتَبَ آجَالَکُمْ، وَأَنْزَلَ عَلَیْکُمُ (الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیءٍ)، وَعَمَّرَ فِیکُمْ نَبِیَّهُ أَزْمَاناً، حَتَّی أَکْمَلَ لَهُ وَلَکُمْ ـ فِیَما أنْزَلَ مِنْ کِتَابِهِ ـ دِینَهُ الَّذِی رَضِیَ لِنفْسِهِ، وَأَنْهَی إِلَیْکُمْ ـ عَلَی لِسَانِهِ ـ مَحَابَّهُ مِنَ الْأُعْمَالِ وَمَکَارِهَهُ، وَنَوَاهِیَهُ وَأَوَامِرَهُ، فَأَلقَی إِلَیْکُمُ الْمِعْذِرَةَ، وَاتَّخَذَ عَلَیْکُمُ الْحُجَّةَ، وَقَدَّمَ إِلَیْکُمْ بِالْوَعِیدِ، وَأَنْذَرَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدیدٍ. فَاسْتَدْرِکُوا بَقِیَّةَ أَیَّامِکُمْ، وَاصْبِرُوا لَهَا أَنْفُسَکُمْ، فَإِنَّهَا قَلِیلٌ فِی کَثِیرِ الْأَیَّامِ الَّتِی تَکُونُ مِنْکُم فِیهَا الْغَفْلَةُ وَالتَّشَاغُلُ عَنِ الْمَوْعِظَةِ; وَلاَ تُرَخِّصُوا لاَِنْفُسِکُمْ، فَتَذْهَبَ بِکُمُ الرُّخَصُ مَذَاهِبَ الْظَّلَمَةِ، وَلاَ تُدَاهِنُوا فَیَهْجُمَ بِکُمُ الْإِدْهَانُ عَلَی الْمَعْصِیَةِ. عِبَادَ اللهِ، إِنَّ أَنْصَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ، وَإِنَّ أَغَشَّهُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصَاهُمْ لِرَبِّهِ; وَالْمَغْبُونُ مَنْ غَبَنَ نَفْسَهُ، وَالْمَغْبُوطُ مَنْ سَلِمِ لَهُ دِینُهُ، وَالسَّعِیدُ مَنْ وُعِظَ بِغَیْرِهِ، وَالشَّقِیُّ مَنِ انْخَدَعَ لِهَوَاهُ وَغُرُورِهِ. وَاعْلَمُوا أَنَّ یَسِیرَ الرِّیَإِ شِرْکٌ، وَمُجَالَسَةَ أَهْلِ الْهَوَی مَنْسَاةٌ لِلْإِیمَانِ، وَمَحْضَرَةٌ لِلشَّیْطَانِ. جَانِبُوا الْکَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلْإِیمَانِ، الصَّادِقُ عَلَی شَفَا مَنْجَاةٍ وَکَرَامَةٍ، وَالْکَاذِبُ عَلَی شَرَفِ مَهْوَاة وَمَهَانَة. وَلاَ تَحَاسَدُوا، فَإِنَّ الْحَسَدَ یَأْکُلُ الْإِیمَانَ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ، وَلاَ تَبَاغَضُوا فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ، وَاعْلَمُوا أَنَّ الْأَمَلَ یُسْهِی الْعَقْلَ، وَیُنْسِی الذِّکْرَ، فَأَکْذِبُوا الْأَمَلَ فَإِنَّهُ غُرُورٌ، وَصَاحِبُهُ مَغْرُورٌ.

خطبه 085-صفات پرهیزکاری

 

علم الهی خدا به تمام اسرار نهان آگاه و از باطن همه باخبر است، به همه چیز احاطه دارد و بر همه چیز غالب و پیروز، و بر همه چیز تواناست. پندهای ارزشمند هر کس از شما در روزگارانی که مهلت دارد به اعمال نیکو بپردازد پیش از آنکه مرگ فرا رسد، و در ایام فراغت پاک باشد، پیش از آنکه گرفتار شود، و در ایام رهایی نیکوکار باشد، پیش از آنکه مرگ گلوگاه او را بفشارد، پس برای خود و جایی که می‏رود آماده باشد، و در این دنیا که محل کوچ کردن است برای منزلگاه ابدی، توشه‏ای بردارد.

 

پس ای مردم! خدا را! خدا را! پروا کنید، برای حفظ قرآن، که از شما خواسته، و حقوقی که نزد شما سپرده است، پس همانا خدای سبحان! شما را بیهوده نیافرید، و به حال خود وانگذاشت، و در گمراهی و کوری رها نساخته است، کردارتان را بیان فرمود، و از اعمال شما باخبر است و سرآمد زندگی شما را مشخص کرد و (کتابی بر شما نازل کرد که روشنگر همه چیز است) پیامبرش را مدتی در میان شما قرار داد تا برای او و شما، دین را به اکمال رساند، و آنچه در قرآن نازل شد و مایه رضای الهی است تحقق بخشد. و با زبان پیامبرش، کارهای خوشایند و ناخوشایند، بایدها و نبایدها را ابلاغ کرد، و اوامر و نواهی را آموزش داد، و راه عذر را بر شما بست و حجت را تمام کرد. پیش از کیفر، شما را تهدید نمود، از عذابهای سختی که در پیشروی دارید شما را ترساند، پس بازمانده ایام خویش را دریابید، و صبر و بردباری در برابر نارواییها پیشه کنید، چرا که عمر باقیمانده، برابر روزهای زیادی که به غفلت گذراندید و روی گردان از پندها بودید، بسیار کم است. به خود بیش از اندازه آزادی ندهید، که شما را به ستمگری می‏کشاند، و با نفس سازشکاری و سستی روا مدارید که ناگهان در درون گناه سقوط می‏کنید.

 

یادآوری ارزش‏های اخلاقی

 ای بندگان خدا! آن کس که نسبت به خود خیرخواهی او بیشتر است، در برابر خدا، از همه کس فرمانبردارتر است، و آن کس که خویشتن را بیشتر می‏فریبد، نزد خدا گناهکارترین انسانها است، زیانکار واقعی کسی که خود را بفریبد. و آن کس مورد غبطه است و بر او رشک می‏برند که دین او سالم باشد. سعادتمند آن کس که از زندگی دیگران عبرت آموزد، و شقاوتمند آنکه فریب هوا و هوسها را بخورد. آگاه باشید! ریاکاری و تظاهر، هر چند اندک باشد شرک است، و همنشینی با هواپرستان ایمان را به دست فراموشی می‏سپارد، و شیطان را حاضر می‏کند، از دروغ برکنار باشید که با ایمان فاصله دارد، راستگو در راه نجات و بزرگواری است، اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری است، حسد نورزید که حسد ایمان را چونان آتشی که هیزم را خاکستر کند، نابود می‏سازد، با یکدیگر دشمنی و کینه‏توزی نداشته باشید که نابودکننده هر چیزی است، بدانید که آرزوهای دور و دراز عقل را غافل و یاد خدا را به فراموشی می‏سپارد، آرزوهای ناروا را دروغ انگارید که آرزوها فریبنده و صاحبش فریب خورده می‏باشد

                                                                                                                                


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمونی
یکشنبه 86/9/4 ساعت 1:44 عصر

ومن خطبة له علیه السلام

فی الله وفی الرسول الأکرم

 

الله تعالی :

الْحَمْدُ للهِ الْأَوَّلِ فَلاَ شَیْءَ قَبْلَهُ، وَالْآخِرِ فَلاَ شَیْءَ بَعْدَهُ، وَالظَّاهِرِ فَلاَ شَیْءَ فَوْقَهُ، وَالْبَاطِنِ فَلاَ شیَ دُونَهُ.

 

و منها فی ذکر الرسول صلی الله علیه وآله :

مُسْتَقَرُّهُ خَیْرُ مُسْتَقَرٍّ، وَمَنْبِتُهُ أَشْرَفُ مَنْبِتٍ، فِی مَعَادِنِ الْکَرَامَةِ، وَمَمَاهِدِ السَّلاَمَةِ, قَدْ صُرِفَتْ نَحْوَهُ أَفْئِدَةُ الْأَبْرَارِ، وَثُنِیَتْ إِلَیْهِ أَزِمَّةُ الْأَبْصَارِ، دَفَنَ اللهُ بِهِ الضَّغَائِنَ، وَأَطْفَأَ بِهِ الثَّوَائِرَ، وأَلَّفَ بِهِ إِخْوَاناً، وَفَرَّقَ بِهِ أَقْرَاناً، أَعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ، وَأَذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ، کَلاَمُهُ بَیَانٌ، وَصَمْتُهُ لِسَانٌ.

 

خطبه 095-وصف خدا و رسول

خداشناسی سپاس خدا را که اول است، و چیزی پیش از او وجود نداشت، و آخر است و پس از او موجودی نخواهد بود، چنان آشکار است که فراتر از او چیزی نیست، و چنان مخفی و پنهان است که مخفی‏تر از او یافت نمی‏شود.

 

ویژگیهای پیامبر (ص)

 قرارگاه پیامبر (ص) بهترین قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شریفترین پایگاه است، در معدن بزرگواری و گاهواره سلامت رشد کرد، دلهای نیکوکاران شیفته او گشته، توجه دیده‏ها به سوی اوست. خدا به برکت وجود او کینه‏ها را دفن کرد و آتش دشمنیها را خاموش نمود، با او میان دلها الفت و مهربانی ایجاد، و نزدیکانی را از هم دور ساخت. انسانهای خوار و ذلیل و محروم در پرتو او عزت یافتند، و عزیزانی خودسر ذلیل شدند، گفتار او روشنگر، و سکوت او زبانی دیگر بود.

 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمونی
یکشنبه 86/9/4 ساعت 1:43 عصر

علی(ع) امام ناشناخته

 

نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا کند

قسم به ذات کبریا ،ز یمن مرتضی کند

خدا چو هست رهنمون ، مگو دگر چرا و چون

که او کند هر آنچه را که حکمت اقتضا کند

ز قدرت یداللهی ، کسی ندارد آگهی

وسیله اش بود علی ، هر آنچه را خدا کند

به جنگ بدر و نهروان ، علی است یکه قهرمان

نگر که دست حق عیان ، قتال اشقیا کند

به روی دوش مصطفی، نهد چو پای مرتضی

نگر به بت شکستنش ، که در جهان صدا کند

به رزم خندق و احد، به قتل عمروعبدود

خدا به دست دست خود، لوای حق به پا کند

چو افضل از عبادت خلایق است ، ضربتش

علی تواند این عمل ، شفیع ماسوی کند

به پیشگاه کردگار، ز بسکه دارد اعتبار

دیون جمله بندگان ، تواند او ادا کند

نماز، بی ولای او، عبادتی است بی وضو

به منکر علی بگو، نماز خود قضا کند

هر آنکه نیست مایلش ، جفا نموده با دلش

بگو دل مریض خود، به عشق او شفا کند

علی است آنکه تا سحر، سرشک ریزد از بصر

پی سعادت بشر، ز سوز دل دعا کند

علی انیس عاشقان ، علی پناه بی کسان

علی امیر مٶمنان ، که مدح او خدا کند

پس از شهادت نبی ، که را سزد به جز علی

که تا به حشر آدمی ، به کارش اقتدا کند

قسیم نار و جنتش ، ترازوی محبتش

که مٶمنان خویش را، ز کافران جدا کند

گهی به مسند قضا، گهی به صحنه غزا

گهی به جای مصطفی ، که جان خود فدا کند

علی است فرد و بی نظیر، علی مجیر و دستگیر

 

 

که نام دلگشای او، گره ز کار وا کند

ز کار قهرمانیش ، پر است زندگانیش

نگین پادشاهیش ، به سائلی عطا کند

امیر کشور عرب ، ثنا کنان ، دعا به لب

برد طعام نیمه شب ، عطا به بینوا کند

ز کوی شاه اولیا، که مهر اوست کیمیا

کجا روی ، بیا بیا ، که دردها دوا کند

کنیم چونکه های وهوی ، به پیشگاه لطف هو

خدا نظر کند به او ، علی نظر به ما کند

دل علی گداخته ، که با زمانه ساخته

امام نا شناخته ، ز خلق شکوه ها کند

پس از وفات فاطمه ، کشید دامن از همه

که ختم عمر خویش را ، به کنج انزوا کند

ز قبر بنت مصطفی ، کجا رود، علی ، کجا

که نیست یار آشنا، دلش زغم رها کند

سرشک بر دو عین او ، ز اشک زینبین او

که گریه بر حسین او، به یاد کربلا کند

علی غریب و خون جگر ، ز هجر یار نوحه گر

کنار آن جدار و در ، اقامه عزا کند

(حسان) بگیر دامنش ، قسم به حق محسنش

گره گشای انبیا ، حوائجت روا کند

 

 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمونی
یکشنبه 86/8/27 ساعت 4:28 عصر

کجاست منتظر تو ؟

چه انتظار عجیبی !

تو بین منتظران هم،

عزیز من چه غریبی...

عجیب تر که چه آسان،

نبودنت شده عادت!

چه کودکانه سپردیم

دل به قصه قسمت!

چه بی خیال نشستیم،چه کوششی؟

چه وفایی؟

فقط نشسته و گفتیم:

خدا کند که بیایی...


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمونی
یکشنبه 86/8/27 ساعت 4:20 عصر

بهشت را به بها دهند نه به بهانه(شهید دکتر بهشتی)


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • بیعت با رسول خدا (ص)
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  •