ومن کلام له علیه السلام
یجری مجری الخطبة
وفیه یذکر فضائله - علیه السلام - قاله بعد وقعة النهروان
فَقُمْتُ بِالْأَمْرِ حِینَ فَشِلُوا، وَتَطَلَّعْتُ حِینَ تَقَبَّعُوا، وَ نَطَقْتُ حِینَ تَعْتَعُوا وَمَضَیْتُ بِنُورِ اللهِ حِینَ وَقَفُوا، وَکُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً، وَأَعْلاَهُمْ فَوْتاً، فَطِرْتُ بِعِنَانِهَا، وَاسْتَبْدَدْتُ بِرِهَانِهَا، کَالْجَبَلِ لاَ تُحَرِّکُهُ الْقَوَاصِفُ، وَلاَ تُزِیلُهُ الْعَوَاصِفُ. لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ فیَّ مَهْمَزٌ، وَلاَ لِقَائِلٍ فیَّ مَغْمَزٌ، الذَّلِیلُ عِنْدِی عَزِیزٌ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَالْقَوِیُّ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ مَنْهُ، رَضِینَا عَنِ اللهِ قَضَاءَهُ، وَسَلَّمْنَا لِلّهِ أَمْرَهُ. أَتَرَانی أَکْذِبُ عَلَی رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ؟ وَاللهِ لَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ فَلاَ أَکُونُ أَوَّلَ مَنْ کَذَبَ عَلَیْهِ. فَنَظَرْتُ فی أَمْرِی، فَإِذَا طَاعَتِی قَدْ سَبَقَتْ بَیْعَتِی، وَإِذَا المیِثَاقُ فی عُنُقِی لِغَیْرِی.
ویژگیها و فضائل امام علی (ع)
آنگاه که همه از ترس سستشده، کنار کشیدند، من قیام کردم، و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم، در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهستهتر بود اما در عمل برتر و پیشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز کردم، و پاداش سبقت در فضیلتها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت درنمیآورد، و طوفانها آن را از جای برنمیکند، کسی نمیتوانست عیبی در من بیابد، و سخنچینی جای عیبجویی در من نمییافت. خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را باز گردانم، و نیرومندها در نظر من پست و ناتوانند تا حق را از آنها باز ستانم. علت سکوت و کنارهگیری از خلافت در برابر خواستههای خدا راضی، و تسلیم فرمان او هستم، آیا میپندارید من به رسول خدا (ص) دروغی روا دارم؟ به خدا سوگند! من نخستین کسی هستم که او را تصدیق کردم، و هرگز اول کسی نخواهم بود که او را تکذیب کنم. در کار خود اندیشیدم دیدم پیش از بیعت، پیمان اطاعت و پیروی از سفارش رسول خدا (ص)
را برعهده دارم، که از من برای دیگری پیمان گرفت (پیامبر (ص) فرمود اگر در امر حکومت کار به جدال و خونریزی کشانده شود، سکوت کن)
ومن خطبة له علیه السلام
فی مقاصد أُخری
فَإِنَّ تَقْوَی اللهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ، وَذَخِیرَةُ مَعَادٍ، وَعِتْقٌ مِنْ کُلِّ مَلَکَةٍ، وَنَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَةٍ، بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ، وَیَنْجُوا الْهَارِبُ، وَتُنَالُ الرَّغَائِبُ.
فضل العمل
فَاعْمَلُوا وَالْعَمَلُ یُرْفَعُ، وَالتَّوْبَةُ تَنْفَعُ، وَالدُّعَاءُ یُسْمَعُ، وَالْحَالُ هَادِئَةٌ، وَالْأَقْلامُ جَارِیَةٌ.وَبَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ عُمُراً نَاکسِاً، أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً، فَإِنَّ الْمَوْتَ هَادِمُ لَذَّاتِِکُمْ، وَمُکَدِّرُ شَهَوَاتِکُمْ، وَمُبَاعِدُ طِیَّاتِِکُمْ، زَائِرٌ غَیْرُ مَحْبُوبٍ، وَقِرْنٌ غَیْرُ مَغْلُوبٍ، وَوَاترٌ غَیْرُ مَطْلُوبٍ، قَدْ أَعْلَقَتْکُمْ حَبَائِلُهُ، وَتَکَنَّفَتْکُمْ غَوَائِلُهُ، وَأَقْصَدَتْکُمْ مَعَابِلُهُ، وَعَظُمَتْ فِیکُمْ سَطْوَتُهُ، وَتَتَابَعَتْ عَلَیْکُمْ عَدْوَتُهُ، وَقَلَّتْ عَنْکُمْ نَبْوَتُهُ، فَیُوشِکُ أَنْ تَغْشَاکُمْ دَوَاجِی ظُلَلِهِ، وَاحْتِدَامُ عِلَلِهِ، وَحَنَادِسُ غَمَرَاتِهِ، وَغَوَاشِی سَکَرَاتِهِ، وَأَلِیمُ إِرْهَاقِهِ، وَدُجُوُّ أَطْبَاقِهِ، وَجُشُوبَةُ مَذَاقِهِ. فَکَأَنْ قَدْ أَتْاکُمْ بَغْتَةً فَأَسْکَتَ نَجِیَّکُمْ، وَفَرَّقَ نَدِیَّکُمْ، وَعَفَّی آثَارَکُمْ، وَعَطَّلَ دِیَارَکُمْ، وَبَعَثَ وُرَّاثَکُمْ، یَقْتَسِمُونَ تُرَاثَکُمْ، بَیْنَ حَمِیمٍ خَاصٍّ لَمْ یَنْفَعْ، وَقَرِیبٍ مَحْزُونٍ لَمْ یَمْنَعْ، وَآخَرَ شَامِتٍ لَمْ یَجْزَعْ.
فضل الجد
فَعَلَیْکُمْ بِالْجِدِّ وَالْإِجْتِهَادِ، وَالتَّأَهُّبِ وَالْإِسْتِعْدَادِ، وَالتَّزَوُّدِ فِی مَنْزِلِ الزَّادِ. وَلاَ تَغُرَّنَّکُمُ الدُّنْیَا کَمَا غَرَّتْ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنَ الْأُمَمِ الْمَاضِیَةِ، وَالْقُرُونِ الْخَالِیَةِ، الَّذِینَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا، وَأصَابُوا غِرَّتَهَا، وَأَفْنَوْا عِدَّتَهَا، وَأَخْلَقُوا جِدَّتَهَا، أَصْبَحَتْ مَسَاکِنُهُمْ أَجْدَاثاً، وَأَمْوَالُهُمْ مِیرَاثاً. لاَ یَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ، وَلاَ یَحْفِلُونَ مَنْ بَکَاهُمْ، وَلاَ یُجِیبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ. فَاحْذَرُوا الدُّنْیَا فَإِنَّهَا غَدَّارَةٌ غَرَّارَةٌ خَدُوعٌ، مُعْطِیَةٌ مَنُوعٌ، مُلْبِسَةٌ نَزُوعٌ، لاَ یَدُومُ رَخَاؤُهَا، وَلاَ یَنْقَضِی عَنَاؤُهَا، وَلاَ یَرْکُدُ بَلاَؤُهَا. منها فی صفة الزّهاد: کَانُوا قَوْماً مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا وَلَیْسُوا مِنْ أَهْلِهَا، فَکَانُوا فِیهَا کَمَنْ لَیْسَ مِنْهَا، عَمِلُوا فِیهَا بَمَا یُبْصِرُونَ، وَبَادَرُوا فِیهَا مَا یَحْذَرُونَ، تَقَلَّبُ أَبْدَانُهُمْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْ أَهْلِ الْآخِرَةِ، یَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْیَا یُعَظِّمُونَ مَوْتَ أَجْسَادِهِمْ وَهُمْ أَشدُّ إِعْظَاماً لِمَوْتِ قُلُوبِ أَحْیَائِهِمْ.
خطبه 221-درباره تقوا
پرهیزکاری و عمل همانا ترس از خدا کلید هر در بسته، و ذخیره رستاخیز، و مایه آزادگی از هرگونه بردگی، و عامل نجات از هرگونه هلاکت است، در پرتو پرهیزکاری، تلاشگران پیروز، پرواکنندگان از گناه رستگار، و به هر آرزویی میتوان رسید. مردم! عمل کنید که عمل نیکو به سوی خدا بالا میرود، و توبه سودمند است، و دعا به اجابت میرسد، و آرامش برقرار، و قلمهای فرشتگان در جریان است، به اعمال نیکو بشتابید پیش از آنکه عمرتان پایان پذیرد، یا بیماری مانع شود، و یا تیر مرگ شما را هدف قرار دهد. ضرورت یاد مرگ زیرا مرگ نابودکننده لذتها، تیرهکننده خواهشهای نفسانی، و دورکننده اهداف شماست، مرگ دیدارکنندهای ناخشنود، هماوردی شکست ناپذیر و کینهتوزی است که بازخواست نمیشود، دامهای خود را هم اکنون بر دست و پای شما آویخته، و سختیهایش شما را فرا گرفته، و تیرهای خود را به سوی شما پرتاب کرده است. قهرش بزرگ، و دشمنی او پیاپی و تیرش خطا نمیکند. چه زود است که سایههای مرگ، و شدت دردهای آن، و تیرگیهای لحظه جان کندن، و بیهوشی سکرات مرگ، و ناراحتی و خارج شدن روح از بدن، و تاریکی چشم پوشیدن از دنیا، و تلخی خاطرهها، شما را فرا گیرد. پس
ممکن است ناگهان مرگ بر شما هجوم آورد، و گفتگوهایتان را خاموش، و جمعیت شما را پراکنده، و نشانههای شما را نابود، و خانههای شما را خالی، و میراثخواران شما را برانگیزد تا ارث شما را تقسیم کنند، آنان یا دوستان نزدیکند که به هنگام مرگ نفعی نمیرسانند، یا نزدیکان غمزدهای که نمیتوانند جلوی مرگ را بگیرند، یا سرزنشکنندگانی که گریه و زاری نمیکنند. سفارش به نیکوکاری بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگی و آماده شدن، و جمع آوری زاد و توشه آخرت در دوران زندگی دنیا، دنیا شما را مغرور نسازد، چنانکه گذشتگان شما، و امتهای پیشین را در قرون سپریشده مغرور ساخت، آنان که دنیا را دوشیدند، به غفلتزدگی در دنیا گرفتار آمدند، فرصتها را از دست دادند، و تازههای آن را فرسوده ساختند، سرانجام خانههایشان گورستان، و سرمایههایشان ارث این و آن گردید، آن را که نزدیکشان رود نمیشناسند، و به گریهکنندگان خود توجهی ندارند، و نه دعوتی را پاسخ میگویند. مردم! از دنیای حرام بپرهیزید، که حیلهگر و فریبنده و نیرنگباز است، بخشندهای بازپس گیرنده، و پوشندهای برهنهکننده است، آسایش دنیا بیدوام، و سختیهایش بیپایان، و بلاهایش دائمی است.
دنیا و زاهدان
زاهدان گروهی از مردم دنیایند که دنیاپرست نمیباشند، پس در دنیا زندگی میکنند اما آلودگی دنیاپرستان را ندارند، در دنیا با آگاهی و بصیرت عمل میکنند، و در ترک زشتیها از همه پیشی میگیرند، بدنهایشان بگونهای در تلاش و حرکت است که گویا میان مردم آخرتند، اهل دنیا را مینگرند که مرگ بدنها را بزرگ میشمارند، اما آنها مرگ دلهای زندگان را بزرگتر میدانند.